
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۶۶۹
۱
دو جهان است درکنار خودم
خود خزان خود و بهار خودم
۲
مایه ور تر، کنارم از دریاست
خجل از چشم اشکبار خودم
۳
گاهگاهی دلم به خود سوزد
شمع آدینهٔ مزار خودم
۴
بسمل افتاده ام ولیکن نیست
خبر از نازنین سوار خودم
۵
نشئهٔ عمر، یک صبوحی بود
روزگاریست در خمار خودم
۶
در اسیریست سرفرازی من
سخت در قید اعتبار خودم
۷
صلح کل کرده ام به خلق جهان
مرد میدان کارزار خودم
۸
نه به رندی خوشم نه با تقوا
همه درماندگی به کار خودم
۹
رفتم از خویش، آمدی چون تو
چشم در راه انتظار خودم
۱۰
مهره دل در آتش است سپند
گرم جانبازی قمار خودم
۱۱
به ز صد نقش دلکش است حزین
رقم کلک مشکبار خودم
تصاویر و صوت

نظرات
طاها نمازی