حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۶۷۲

۱

لعل تو مسیحا شد، بیمار چرا باشم؟

با نرگس مست تو هشیار چرا باشم؟

۲

من کافر زنّاری، زلف تو به دلداری

سر رشته به دستم داد بیکار چرا باشم؟

۳

آمیخته شمع وگل با بلبل و پروانه

تنها من دیوانه بی یار چرا باشم؟

۴

مستانه خرامیدی، مستی ره هوشم زد

در خواب تو را دیدم، بیدار چرا باشم؟

۵

عشق آمد و خونم ریخت، سرسبز نگردم چون؟

غم مرهم دلها شد افگار چرا باشم؟

۶

زد جان حزین من، چون جام نگاهت را

تقوی به چه کار آید، هشیار چرا باشم؟

تصاویر و صوت

نظرات