حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۷۰

۱

وفاپیشگان، دوستداران خدا را

بگویید آن یار دیر آشنا را

۲

که بیگانگی تا کی و چند، ظالم؟

چه شد مهربانی، چه آمد وفا را؟

۳

شگفته ست رنگین بهار سرشکم

ببین در برم، اشک گلگون قبا را

۴

قدم رنجه فرما و بنشین به چشمم

گره باز کن ابروی دلگشا را

۵

به صید دل ناتوان آشنا کن

ستمکاره مژگان تیغ آزما را

۶

میان باز کن، با دل جمع بنشین

پریشان مکن سنبل مشکسا را

۷

توان گاهی از پرسشی یاد کردن

اسیران زندان مهر و وفا را

۸

حدیثی سوال از من بی زبان کن

سخن یاد ده، بلبل بی نوا را

۹

لَئن کَلَّ عن کشف سرّی لسانی

ینادی بذکراک قلبی جها را

۱۰

و ان اعتدت زلّتی لا ابالی

عسی الله فی الحبِّ یعفوا العثا را

۱۱

ایالائمی کفّ عنّی و وجدی

و دعنی فقد طار عقلی وحا را

۱۲

و لم ادرنی موقفی حین یبدو

اسبعین ام سبع ارمی الجما را

۱۳

دل آسودگان قدر نعمت ندانند

غم عشق ما را، سلامت شما را

۱۴

چنین داد پاسخ: که در بزم گیتی

کسی گرم، هرگز نکرده ست جا را

۱۵

سخن کردم از خامشی، بلبلی گفت:

که نتوان نهفت آه درد آشنا را

۱۶

نفس گرم می آید از پردهٔ دل

حزین ، آتشی هست در سینه ما را

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی به تصحیح ذبیح الله صاحبکار - محمد علی بن ابی طالب حزین لاهیجی - تصویر ۱۹۵

نظرات