حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۷۰۴

۱

چشم تو را ز جور، پشیمان نیافتم

این کافر فرنگ مسلمان نیافتم

۲

با آنکه خون هر دو جهان را به خاک ریخت

تیغ کرشمهٔ تو پشیمان نیافتم

۳

از هر طرف که دیده گشودم گشاده بود

جایی به فیض کلبهٔ ویران نیافتم

۴

رفتم که از شکنجه گردون برون روم

راهی بغیر چاک گریبان نیافتم

۵

مورم سری به غمکدهٔ خاک می کشد

آسایشی به ملک سلیمان نیافتم

۶

چون لاله غیر داغ مرا درکنار نیست

هرگز گل امید به دامان نیافتم

۷

شاید دری ز غیب گشاید جنون عشق

فیضی ز فضل حکمت یونان نیافتم

۸

نبود عجب اگر نفکندم به راه تو

این سر سزای آن خم چوگان نیافتم

۹

امشب که تیر آه حزین در جگر شکست

ناقوس دیر و بتکده نالان نیافتم

تصاویر و صوت

نظرات