حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۷۱۲

۱

ز سامان سفر با خود دل رنجیده ای دارم

به کف چیزی که دارم، دامن برچیده ای دارم

۲

نظر پوشیدن از آفاق باشد عین بینایی

اگر انصاف داری، چشم دنیا دیده ای دارم

۳

عجب نبود که بنماید جبین، محراب دیداری

که من از هر دو عالم روی برگردیده ای دارم

۴

عبث بر لب مزن انگشت، بانگ دلخراشم را

که در نای دل، آواز سحر نالیده ای دارم

۵

تو از نادیدگی دنبال هر موری تکاپو کن

من از شرمندگی باز نظر پوشیده ای دارم

۶

نمی فهمی تو ای سرو روان، مشق روانی کن

که من از قامت خم مصرع پیچیده ای دارم

۷

ز تیغش زخم سیرابی ست دل را، تشنه کی مانم؟

درین تفسیده صحرا گرگ باران دیده ای دارم

۸

هم آواز هزارم نالهٔ شور افکنم بشنو

هم آغوش خزانم، دفتر پاشیده ای دارم

۹

حزین آمد شد من اختیاری چون نفس نبود

به خواب بی خودی پای جهان گردیده ای دارم

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی (به ضمیمه تاریخ و سفرنامه حزین) کتابفروشی خیام - شیخ محمدعلی بن ابیطالب بن عبدالله حزین لاهیجی - تصویر ۴۴۳

نظرات