حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۷۱۶

۱

به خون خود چو گل آغشته دامن تا گریبانم

به چشم طفل طبعان گرچه از رنگین لباسانم

۲

کسی جز شانه خار از پای من بیرون نمی آرد

درین وادی ز بی غمخوارگی از سینه چاکانم

۳

ندامت هرگز از عصیان نشد نفس مرا حاصل

همین در زندگی از آشنایی ها پشیمانم

۴

میان عاشق و معشوق قاصد محرمی باید

شکایت نامهٔ دل می برد رنگ پرافشانم

۵

حزین افسانه ام آید به طبع زاهدان سنگین

به گوش کعبه جویان ناله ناقوس رهبانم

تصاویر و صوت

نظرات