
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۷۲۰
۱
فال فرخنده بیایید به دیدار زنیم
برقی از شمع تجلّی به شب تار زنیم
۲
بر رخ غیر ببندیم در خلوت دل
کوری مدعیان بادهٔ اسرار زنیم
۳
ور شود در سر مستی تهی از باده کدو
شیء اللّه به در خانهٔ خمّار زنیم
۴
داغ عشق است که سرمایهٔ آرایش ماست
شمع سان زآتش دل لاله به دستار زنیم
۵
ناخن از بهر خراشیدن دل در کف ماست
سینه تا هست چرا تیشه به کهسار زنیم؟
۶
خامهٔ ما به رگ تار نفس مضراب است
دست تا کار کند زخمه برین تار زنیم
۷
دل چو سرشار شود از غم بیهوده حزین
وقت آن است که پیمانهٔ سرشار زنیم
نظرات