
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۷۲۲
۱
خشت خرد به روزنه قال می زنیم
در سومنات عشق، دم از حال می زنیم
۲
کوتاهتر، ز تار نگاه تغافل است
از بس گره به رشتهٔ آمال می زنیم
۳
از لب گذشته است چو گل موج خون دل
بازپچه خنده بر رخ اطفال می زنیم
۴
جز داغ عشق، آیت دیگر نشان نداد
سی پارهٔ دلی که، ازو فال می زنیم
۵
گلگون به چشم بوالهوسان جلوه می کند
از بس تپانچه بر رخ اقبال می زنیم
۶
این سایهٔ بلند ز سرو ریاض کیست؟
عمری درین هواست پر و بال می زنیم
۷
ریحان ماست خنجر و تیغ و سنان حزین
خود را به قلب غمزهٔ قتّال می زنیم
تصاویر و صوت

نظرات