حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۷۲۸

۱

شد فاش ز گلبرگ لبت راز نهانم

من غیر نی ای نیستم، از توست فغانم

۲

جز پرتو رخسار تو ای جان جهان نیست

در پردهٔ پنهانم و در عین عیانم

۳

گاهی به حرم می کشیم گه به خرابات

ای تار سر زلف تو، درگردن جانم

۴

جز روی تو منظور ندارم، همه بینم

چون غیر تو موجود ندانم، همه دانم

۵

گر دوزخ حرمان بودم جای وگر خلد

در راه تو باشد دل و جان نگرانم

۶

کارم همه شب آه و فغان بر سر کوی است

شاید که شبی گوش کنی آه و فغانم

۷

درمیکده عشق حزین نقش دویی نیست

خود بادهٔ سر جوشم و خود پیر مغانم

تصاویر و صوت

نظرات