حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۷۳۷

۱

نمی آید به راه شوخ طنازی که من دارم

به هم چون چشم عینک، دیدهٔ بازی که من دارم

۲

چنین گر چشم لیلی پرده بردارد ز داغ دل

به صحرا می فتدگنجینهٔ رازی که من دارم

۳

توانی پرده ای سنجید اگر راهی به دل داری

نمی آید به گوش از ضعف آوازی که من دارم

۴

شرر بر هستی پا در رکابم خنده ها دارد

رود دست و بغل، انجام و آغازی که من دارم

۵

حزین افسانه کرد آخر به هر محفل غم دل را

به خاموشی زبان شکوه پردازی که من دارم

تصاویر و صوت

نظرات