
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۷۶۷
۱
چون شمع ما را هم زبان، گرم سخن خواهد شدن
امشب عجب هنگامه ای در انجمن خواهد شدن
۲
گاهی در آن زلف دو تا، افتاده گه در دست و پا
یارب نمی دانم کجا، دل را وطن خواهد شدن
۳
زینسان که هست از هرگذر، وحشی غزالم جلوه گر
دامان صحرای نظر، دشت ختن خواهد شدن
۴
شمع رخ روشنگرم سوزد اگر بال و پرم
پروانه از خاکسترم، عطر کفن خواهد شدن
۵
امشب حریر شعله را خواهد فتاد آتش به جان
از تاب می ﺁﻥ گل بدن، ته پیرهن خواهد شدن
۶
آسوده باشد خاطرت، ای بوالهوس از خوى او
جوری اگر در کوی او باشد به من خواهد شدن
۷
زینسان اگر آسان کند شور جنون دشوارها
هر خار این وادی مرا سرو و سمن خواهد شدن
۸
با عاشقان جور و جفا، با ناکسان مهر و وفا
این رسم نو در دل مرا، داغ کهن خواهد شدن
۹
گر عندلیب خامه ات، ترک نوا گوید حزین
گلشن به مرغان چمن، بیت الحزن خواهد شدن
تصاویر و صوت

نظرات