
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۷۷
۱
محبّت خون گرمی بخشد این گلبن مثالان را
به فرقم گستراند، سایهٔ نازک نهالان را
۲
در این محفل که ربط آشنایی نسبتی خواهد
به آن موی میان، الفت بود نازک خیالان را
۳
سرت گردم، میفشان کاکل و رحمی به دلها کن
مزن بر هم به بازی، حلقهٔ آشفته حالان را
۴
به گلزاری که بلبل را نوایی آشنا دادی
رسایی ده زبان عجز نالیهای نالان را
۵
به آن دستی که می در ساغر جمشید می ریزی
به وصل قطره ای خوش کن، دل ساغر سفالان را
۶
زیان ناز خواهد شد نگاه سرمه آلودی
تسلّی گر نمایی، خاطر دلهای نالان را؟
۷
درین گلشن حزین ، از خجلت فکر رسای تو
رسایی بید مجنون شد، سرا پا انفعالان را
نظرات