
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۸
۱
گوشی نشنیده ست صفیر از قفس ما
چون شمع، به لب سوخته آید نفس ما
۲
با قافلهٔ لاله درین دشت رفیقیم
گلبانگ خموشی ست فغان جرس ما
۳
کوتاه صفیرم، قفسم را بگذارید
جایی که رسد ناله به فریادرس ما
۴
در پا سر خاریش خلیده ست چو بلبل
هر دل که خروشد به خراش نفس ما
۵
افتاده حزین از سر آن زلف رساتر
در جلوه گری خامه ى مشکین نفس ما
نظرات