حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۸۳۳

۱

من رند خراباتم،سر مست و خراب اولی

وین عقل نصیحت گر، مغلوب شراب اولی

۲

در خرقه نمی گنجم، با سبحه نمی سازم

ایام بهار آمد، ساقی می ناب اولی

۳

بی عشق چه فیض آخر، از عمر توان بردن

هر جاکه دلی باشد، زان طره به تاب اولی

۴

از برق جلال آمد، گلگونه جمالش را

نظارهٔ حسن او، در عین عتاب اولی

۵

رندان قلندروش، از بزم برون رفتند

محفل چو شود خالی، خاموشی و خواب اولی

۶

تا عمر بود بستان، از ساقی ما جامی

فرصت چو رود از دست، ای دوست شتاب اولی

۷

این دل که حزین دارد، از خیل وفاکیشان

از آتش عشق او، در سینه کباب اولی

تصاویر و صوت

نظرات