
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۸۳۷
۱
خوش آنکه بزم حریفان کنون بیارایی
ز عکس چهره می لاله گون بیارایی
۲
برون ز پرده گر آیی، جهان بیاساید
به خاطری که درآیی، درون بیارایی
۳
همین قدر ز تو نامهربان طمع دارم
که خاک تربت ما را به خون بیارایی
۴
تو را فتاده غم جان کوهکن ورنه
به کاوش مژه ای، بیستون بیارایی
۵
امیدم این بود ای چشم خون فشان از تو
ز لاله دامن دشت جنون بیارایی
۶
دلم خراب رخ بی تکلفانهٔ توست
به حیرتم چه شود، چهره چون بیارایی؟
۷
سرود مجلس دیر مغان ز توست حزین
به نغمه ای چه شود، ارغنون بیارایی؟
نظرات