
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۸۴۲
۱
ای کعبهٔ جان از تو کلیسای فرنگی
بی یاد تو دل را دو جهان سینهٔ تنگی
۲
جان دیده از آن نرگس عیار فریبی
دل خورده از آن غمزهٔ خونخوار خدنگی
۳
دیری ست که شرمنده ام از سبحه، چه سازم؟
زنّار به چنگی بود، آن طرّه به چنگی
۴
یک زمزمه در پرده گشایی ست ولیکن
دل نغمه به رنگی زد وناقوس به رنگی
۵
گوهر به دو کف می دهم و ناخن آن نیست
کز سینهٔ معدن بخراشم رگ سنگی
۶
از عشق پرآشوب محال است نجاتم
هر قطره درین بحر بود کام نهنگی
۷
رسوایی جاوید حزین ار طلبد عشق
صد نام نکو باد به گرد سر ننگی
نظرات