
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۸۴۳
۱
اگر از دیده ابنای زمان مستوری
خوش بیاسای که از جمله بلاها دوری
۲
در شبستان فنا شمع تجلیت کجاست؟
تو هم ای بی سر و پا، موسی جان را طوری
۳
نشکنی تا بُت هستی، ظفری نیست تو را
گر برآیی به سر دار فنا منصوری
۴
چون سلیمان اگر امّید سلامت داری
پای آهسته نه اینجا که نرنجد موری
۵
یکروش نیست جهان گذران ای غافل
خاک ره گردی، اگر تاج سر فغفوری
۶
دم گرمم به تو افسرده درون در نگرفت
زاهد از حق مگذر، سردتر از کافوری
۷
نتوان بی می و مطرب ز جهان کام گرفت
خویش در میکده انداز اگر مخموری
۸
خرقه زهد به مسجد نه و مستانه برآ
در پس پرده پندار چرا مستوری؟
۹
دم عیساست نوای دم جان بخش حزین
خوش طبیبی ست درین کوچه، اگر رنجوری
تصاویر و صوت

نظرات