
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۸۴۶
۱
مرا دور از تو، گل در پیرهن خار است پنداری
رگ جان بی توام، پیوند زنّار است پنداری
۲
ز مضراب غم نامهربان شوخی، فغان سازم
به شیون هر سر مویم، رگ تار است پنداری
۳
کمند جذبهٔ هر ذرّه ام تسخیر می سازد
جهان یک سر، تجلّی گاه دیدار است پنداری
۴
مرا نور نظر تا دامن مژگان نمی آید
نگاه عجزم از حسرت گرانبار است پنداری
۵
حزین ، آماده کن بهر نثار مقدمش، جان را
دل از خود رفت، آمد آمدِ یار است پنداری
تصاویر و صوت

نظرات