حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۸۵۷

۱

خواست شاهد می پرستم، یللی

آنچه او می خواست هستم، یللی

۲

دست رقصم آستینی بیش نیست

دست یار افشاند دستم، یللی

۳

چون حباب از آه کارم شد درست

بحر گشتم، تا شکستم یلّلی

۴

توبهٔ نشکسته نگذارم درست

عهد با پیمانه بستم یللی

۵

سوز من سازد دماغ چرخ، ساز

عود این نه مجمرستم یللی

۶

خضر می باید که تعمیرم کند

من همان دیوار پستم یللی

۷

نغمهٔ مطرب چواز خویشم برد

آید آواز الستم، یللی

۸

چشم ساقی می پیاپی می دهد

مست مست مست مستم یللی

۹

این غزل از فیض مولانا، حزین

در گشاد بال بستم یلّلی

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی (به ضمیمه تاریخ و سفرنامه حزین) کتابفروشی خیام - شیخ محمدعلی بن ابیطالب بن عبدالله حزین لاهیجی - تصویر ۵۰۳

نظرات

user_image
وحید تیمورپور
۱۴۰۰/۱۲/۲۶ - ۱۱:۱۹:۴۴
بسمه تعالی غزلی زیبا از شاعر شهیر آذربایجان حکیم ابوالقاسم نباتی در همین قالب تقدیم هموطنان عزیز میگردد ؛ جام در کف ، گل به دستم یللی از دو چشم یار مستم یللی آنچه دل در جستجویش می تپید باز جستم باز جستم یللی شد فلاطون در میان خم نهان من به پای خم نشستم یللی کافرم من کافرم من کافرم بت پرستم بت پرستم یللی تا نباتی کف زنان آمد به رقص پسته را من هم شکستم یللی با تشکر ، وحید تیمورپور
user_image
وحید تیمورپور
۱۴۰۰/۱۲/۲۶ - ۱۱:۲۴:۳۳
معنای واژه یللی در لغت نامه دهخدا : بانگ و فریادی که هنگام مستی یا رسیدن خبری خوش بنمایند .