
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۸۹
۱
نبرد جلوهٔ گل جانب گلزار مرا
می برد نالهٔ مرغان گرفتار مرا
۲
بس که در پای گلی شب همه شب نالیدم
خون دل می چکد از غنچهٔ منقار مرا
۳
برده دل را و سر غارت ایمان دارد
نگه شوخ تو آورده به زنهار مرا
۴
بود آیا که شبی باز به خوابش بینم؟
شمع بالین شود، این دولت بیدار مرا
۵
سر هم بزمی خورشید ندارم چو مسیح
بگذارید در این سایهٔ دیوار مرا
۶
ابر هرگز نکند دامن دریا خالی
دل کجا می شود از گریه سبکبار مرا؟
۷
بس که ابنای زمان جمله دنی طبعانند
از بها می فکند، جوش خریدار مرا
۸
افعی نرم نما، دشمن جان است حزین
حذر افزون بود از مردم هموار مرا
تصاویر و صوت


نظرات