
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۹۰۸
۱
ای از شرار عشق تو هر سینه آتشخانهای
دل شمع رخسار تو را، آتش به جان پروانهای
۲
اندیشهٔ پیرِ خِرَد، با کبریای عشق تو
در وادی واماندگی، بازیچهٔ طفلانهای
۳
هرچند مست و بیخودم، غافل ز یادت نیستم
ای نغمهٔ تسبیح تو در هر لب پیمانهای
۴
مجنونصفت با وحشتم دامان صحرا تنگ بود
روزی که من هم داشتم، با خود دل دیوانهای
۵
میخانهها در جوش تو، دیوار و در مدهوش تو
مست از لب خاموش تو، ناقوس هر بتخانهای
۶
عاشق چه سان در دورِ او دل را نگهداری کند؟
چشمی که در هر گردشی خالی کند پیمانهای
۷
ساقی اگر آزردهای، باز از حزین خویشتن
شوید غبار خاطرت از گریهٔ مستانهای
تصاویر و صوت

نظرات