حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

شمارهٔ ۹۱۱

۱

بنمای رخ چون دیده را گرم تماشاکرده ای

ور خوش بود مستوریت، ما را چه رسوا کرده ای

۲

مومن برهمن می کند، نیرنگ سازی های تو

رخ در نقاب افکنده ای، عشق آشکارا کرده ای

۳

شوراب زمزم داده ای رگهای مژگان مرا

این سینهٔ تفسیده را صحرای بطحا کرده ای

۴

دامان یوسف کرده ای جیب و گریبان مرا

شوق دل از کف داده را دست زلیخا کرده ای

۵

زخم نمک سود مرا، شور بیابان داده ای

آشوب مژگان مرا هم چشم دریا کرده ای

۶

کو قدر غم پروردگی، کو مزد دیرین بندگی

لطفی که با من کرده ای باگبر و ترساکرده ای

۷

در قید زلف افکنده ای، کار پریشان خاطران

گل را به دامان صبا، دفتر مجزا کرده ای

۸

چشم حزین خسته را، دور از عذار خویشتن

چون وامق دل سوخته، با داغ عذراکرده ای

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی (به ضمیمه تاریخ و سفرنامه حزین) کتابفروشی خیام - شیخ محمدعلی بن ابیطالب بن عبدالله حزین لاهیجی - تصویر ۴۸۸
دیوان حزین لاهیجی به تصحیح ذبیح الله صاحبکار - محمد علی بن ابی طالب حزین لاهیجی - تصویر ۵۵۹

نظرات