
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۹۱۲
۱
ای شوق، در شکنجهٔ دلها چگونهای؟
آه ای شرار شوخ، به خارا چگونهای؟
۲
در پرسشت به لب نفسم میتپد به خون
ای ماهی بریده ز دریا چگونهای؟
۳
ای دل که بود سجده برت فرق آفتاب
در زیر دست داغ سویدا چگونهای؟
۴
ای همّت بلند که گردون به خاک توست
در زیر بار منّت بیجا چگونهای؟
۵
ناسازی است شیوهٔ اجزای روزگار
با یک جهان عدو، تن تنها چگونهای؟
۶
در ظلمت زمانه که جهل آفتاب اوست
ای نورِ عقلِ دیدهٔ بینا چگونهای؟
۷
داغی حزین و از جگرت دود برنخاست
در آتش ای سپند شکیبا چگونهای؟
تصاویر و صوت


نظرات