
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۱۸۰
۱
تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن شد
هر چاک دلم، جادهٔ صحرای ختن شد
۲
دیدهٔ بخت سیاهم چو گران خواب شود
تیغ مژگان رسای تو سیه تاب شود
۳
سر تسلیم، پی سجدهٔ مستانه به خاک
می گذارم، اگر ابروی تو محراب شود
۴
مرا به خاک چو مژگان اشکبار شود
کفن پر آب تر از ابر مایه دار شود
نظرات