
حزین لاهیجی
شمارهٔ ۲۲۲
۱
ز شیرینکاری من، بیستون آباد میگردد
قلم در پنجهٔ من تیشه فرهاد میگردد
۲
صبا بفرست، اگر مکتوب و قاصد نیست رسم تو
به بوی التفاتی خاطر ما شاد میگردد
۳
هوا را گر چنین میپرورد نفس هوش پیشه
جهان پروانهٔ ما، آسیای باد میگردد
نظرات