حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

بخش ۱۳ - شرمندگی از ستایشگران

۱

شنیدم که صاحبدلی پاک دلق

هدف شد به طعن زبانهای خلق

۲

نهادند در وی زبان بدرگان

فتادند در پوستینش سگان

۳

جوانمرد را وقت شوریده شد

به نزدیک پیری جهان دیده شد

۴

از آن بدقماران کجباز گفت

دغلبازی گمرهان باز گفت

۵

دل آشفته شد پیر آموزگار

فرو ریخت اشکش چو ابر بهار

۶

شنیدی چه گفت آن پسندیده خوی؟

بگفتش برو شکر یزدان بگوی

۷

بگو شکر حق آشکار و نهفت

کزان بهتری کت بداندیش گفت

۸

مرا سوختن باید این کهنه دلق

که بدتر از آنم که دانند خلق

۹

ستایندم افزون ز معروف کرخ

رسانند درگاه کاخم به چرخ

۱۰

ز تو شرمسارند بدگوهران

مرا خجلت است از ستایشگران

۱۱

بهشت تو شد تهمت بدسگال

مرا دوزخ است آتش انفعال

۱۲

مرا چهره زرد است روز امید

تو را چهره سرخ است و محضر سفید

تصاویر و صوت

دیوان حزین لاهیجی به تصحیح ذبیح الله صاحبکار - محمد علی بن ابی طالب حزین لاهیجی - تصویر ۶۹۰

نظرات