هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۱۱۹

۱

باز عشق آمد و کار دل ازو مشکل شد

هر چه تدبیر خرد بود همه باطل شد

۲

خواستم عشق بتان کم شود، افزون گردید

گفتم: آسان شود این کار، بسی مشکل شد

۳

پای هر کس، که بسر منزل عشق تو رسید

آخرالامر سرش خاک همان منزل شد

۴

اشک، چون راز دلم گفت، فتاد از نظرم

با وجودی که بصد خون جگر حاصل شد

۵

آن سهی سرو، که میل دل ما جانب اوست

یارب! از بهر چه سوی دگران مایل شد؟

۶

غم نبود آن: که مرادی بتغافل میکشت

غم از آنست که: امروز چرا غافل شد؟

۷

شب وصل تو هلالی قدح از دست نداد

مگر از جام لبت بیخود و لایعقل شد؟

۸

اهل عیشند، هلالی، همه رندان، لیکن

زان میان گوشه اندوه مرا منزل شد

تصاویر و صوت

دیوان هلالی جغتائی با شاه درویش و صفات العاشقین او به کوشش سعید نفیسی - هلالی جغتائی - تصویر ۷۲

نظرات