
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۱۳۵
۱
دلم رفت و جان حزین هم نماند
ز عمر اندکی ماند و این هم نماند
۲
سرم خاک آن در شد و زود باشد
که گردش بروی زمین هم نماند
۳
نشسته بخون مردم چشم، دانم
که در خانه مردم نشین هم نماند
۴
چه هر دم بناز افگنی چین بر ابرو؟
مناز، ای بت چین، که چین هم نماند
۵
گر افتاده خاکساری بمیرد
سهی قامت نازنین هم نماند
۶
هلالی، اگر نیست حالت چو اول
مخور غم، که آخر چنین هم نماند
نظرات