
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۱۳۸
۱
عاشقان، هر چند مشتاق جمال دلبرند
دلبران بر عاشقان از عاشقان عاشقترند
۲
عشق مینازد به حسن و حسن مینازد به عشق
آری، آری، این دو معنی عاشق یکدیگرند
۳
در گلستان گر به پای بلبلان خاری خلد
نو عروسان چمن صد جامه بر تن میدرند
۴
جان شیرین با لبت آمیخت، گویا، در ازل
گوهر جان من و لعل تو از یک گوهرند
۵
ای رقیب، از منع ما بگذر، که جانبازان عشق
از سر جان بگذرند، اما ز جانان نگذرند
۶
مردم و رحمی ندیدم زین بتان سنگدل
من نمیدانم مسلمانند، یا خود کافرند؟
۷
با تن لاغر، هلالی، از غم خوبان منال
تن اگر بگداخت، باکی نیست، جان میپرورند
نظرات