
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۱۵
۱
یک دو روزی می گذارد یار من تنها مرا
وه! که هجران می کشد امروز، یا فردا مرا
۲
شهر دلگیرست، تا آهنک صحرا کرد یار
میروم، شاید که بگشاید دل از صحرا مرا
۳
یار آنجا و من این جا، وه! چه باشد گر فلک
یار را این جا رساند، یا برد آنجا مرا
۴
ناله کمتر کن، دلا، پیش سگانش بعد ازین
چند سازی در میان مردمان رسوا مرا؟
۵
غیر بدنامی ندارم سودی از سودای عشق
مایه بازار رسواییست این سودا مرا
۶
می کشم، گفتی: هلالی را باستغنا و ناز
آری، آری، می کشد آن ناز و استغنا مرا
نظرات