
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۱۵۹
۱
اگر چون تو سروی ز جایی برآید
شود رستخیز و بلایی برآید
۲
خدا را، لب خود بدشنام بگشا
که از هر زبانی دعایی برآید
۳
تو سلطان حسنی و عالم گدایت
چنان کن که کار گدایی برآید
۴
چه کم گردد، آخر، ز جاه و جلالت
اگر حاجت بینوایی برآید؟
۵
مزن تیر جور و حذر کن ز آهی
که از سینه مبتلایی برآید
۶
مرا می کشد انتظار قدومت
چه باشد که آواز پایی برآید؟
۷
هلالی ازین شب خلاصی ندارد
مگر آفتابی ز جایی برآید
نظرات