هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۱۷۰

۱

بهر درد دل ما از تو دوایی نرسید

سعی بسیار نمودیم، بجایی نرسید

۲

ما اسیران بتو هرگز ننمودیم وفا

که همان لحظه بما از تو جفایی نرسید

۳

قامتم چنگ شد و لطف تو ننواخت مرا

بی نوایی ز تو هرگز بنوایی نرسید

۴

با چنین قامت و بالا نرسیدی بکسی

کز تو بر سینه او تیر بلایی نرسید

۵

دیده، گو: آن بده گلشن امید مرا

کز گل این چمنم بوی وفایی نرسید

۶

حالتی نیست در آنکس، که بجان و دل او

فتنه جلوگر عشوه نمایی نرسید

۷

گر هلالی بوصالت نرسد نیست عجب

هیچ گه منصب شاهی بگدایی نرسید

تصاویر و صوت

نظرات