هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۱۷۷

۱

غم نیست، گر ز داغ تو می سوزدم جگر

داری هزار سوخته، من هم یکی دگر

۲

یارب، چه کم شود ز تو، ای پادشاه حسن

گر سوی من بگوشه چشمی کنی نظر؟

۳

در کوی تو سر آمد اهل وفا منم

از چشم التفات وفای مرا نگر

۴

تا کی در آرزوی تو گردیم کو بکوی؟

تا کی بجستجوی تو گردیم در بدر؟

۵

جان می کنیم و یار زما بی خبر هنوز

خواهیم مردن از غم او، تا شود خبر

۶

در گوشه غمست هلالی بصد نیاز

گاهی ز چشم لطف برین گوشه بر نگر

تصاویر و صوت

نظرات