
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۱۷۸
۱
وه! چه شورانگیزی، این شیرین پسر؟
هم نمک می ریزد از تو، هم شکر
۲
خاک پایت، چون مرا فرق سرست
من چرا بر دارم از پای تو سر؟
۳
خاک گشتم، لاله از خاکم دمید
هم چنان داغ تو دارم بر جگر
۴
بی خبر بودن ز عالم، آگهیست
زاهد افسرده کی دارد خبر؟
نظرات