هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۱۸

۱

گفتگوی عقل در خاطر فرو ناید مرا

بنده سلطان عشقم، تا چه فرماید مرا؟

۲

بسکه کردم گریه پیش مردم و سودی نداشت

بعد ازین بر گریه خود خنده میآید مرا

۳

بسته زلف پریرویان شدن از عقل نیست

لیک من دیوانه ام، زنجیر میباید مرا

۴

وعده وصل توام داد اندکی تسکین دل

تا رخ خوبت نبینم دل نیاساید مرا

۵

وه! که خواهد شد، هلالی، خانه عمرم خراب

جان غم فرسوده چند از غم بفرساید مرا؟

تصاویر و صوت

ااا راستین معتبرزاده ااا تکنوازی تار استاد فرهنگ شریف در آواز اصفهان ااا :

نظرات