هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۱۸۱

۱

ای قامتت ز سرو سهی سرفرازتر

لعلت، ز هر چه شرح دهم، دلنوازتر

۲

از بهر آنکه با تو شبی آورم بروز

خواهم شبی ز روز قیامت درازتر

۳

جان از تب فراق تو در یک نفس گداخت

هرگز تبی نبود ازین جانگدازتر

۴

من در رهت نهاده بیاری سر نیاز

تو هر زمان زیاری من بی نیازتر

۵

درباختیم دنیی و عقبی بعشق پاک

در کوی عشق نیست ز ما پاکبازتر

۶

دردا! که باز کار هلالی ز دست رفت

کارش بساز، ای ز همه کارسازتر

تصاویر و صوت

نظرات