هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۱۸۸

۱

برو، ای نرگس رعنا، تو باین چشم مناز

ناز را چشم سیه باید و مژگان دراز

۲

از گل و لاله چه حاصل؟ من و آن سرو که هست

همه شوخی و کرشمه، همه حسن و همه ناز

۳

آتشین روی من آرایش بزمست امشب

برو، ای شمع، تو در گوشه خجلت بگداز

۴

ای خوش آن دم، که تو از ناز، سوی من آیی!

خیزم و بر کف پای تو نهم روی نیاز

۵

ای که مهمان منی، ساغر و مطرب مطلب

هم باین سوز دل و ناله جان سوز بساز

۶

تو گل روی زمینی و مه اوج فلک

همه حیران جمالت ز نشیب و ز فراز

۷

ای شه حسن، باحوال هلالی نظری

که منم بنده مسکین، تو شه بنده نواز

تصاویر و صوت

نظرات