هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۲۰۲

۱

آنکه از آب حیات آزرده می گردد تنش

کی توان دیدن بروز جنگ غرق آهنش؟

۲

آنکه بر دوشش گرانی می کند جیب قبا

چون روا دارد کسی بار زره بر گردنش؟

۳

خوش نباشد در قبای آهنین آن سیمتن

ای خوش آن روزی که بینم در ته پیراهنش!

۴

آن تن پاک از لطافت هست چون آب حیات

غالبا موج همان آبست شکل جوشنش

۵

حیف باشد زخم تیر او بچشم دشمنان

چشم زخم دوستان بادا نصیب دشمنش!

۶

نعل بر شکل هلالی پای اسبش بوسه زد

کاشکی بودی هلالی نیز نعل توسنش!

تصاویر و صوت

نظرات