
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۲۱۶
۱
خوبان، اگر چه هر طرفی می کشند صف
تو در میان جان منی، جمله بر طرف
۲
حالا بپای بوس خیالت مشرفم
گر دولت وصال تو یابم، زهی شرف!
۳
دور از تو نوبهار جوانی بباد رفت
عمر چنان عزیز چرا شد چنین تلف؟
۴
چشمت مرا نشانه پیکان غمزه ساخت
وه! چون کنم؟ که تیر بلا را شدم هدف
۵
از دیده طفل اشک جدا شد، دریغ ازو
آه! آن در یتیم کجا رفت ازین صدف؟
۶
ره میزنند و عربده آهنگ میکنند
با ما ببین که: در چه مقامند چنگ و دف؟
۷
کوته مباد دست هلالی ز دامنت
کس دامن وصال ترا چون دهد ز کف؟
تصاویر و صوت

نظرات