هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۲۲۷

۱

ز سوز سینه کبابم، ز سیل دیده خرابم

تو شمع بزم کسانی و من در آتش و آبم

۲

مرا عقوبت هجر تو بهتر از همه شادیست

تو راحت دگران شو، که من برای عذابم

۳

بدیگران منشین و بجان من مزن آتش

مرا مسوز، که من خود بر آتش تو کبابم

۴

اگر برای هلاک منست ناز و عتابت

بیا و قتل کن ایدون، که مستحق عتابم

۵

سؤال بوسه نمودم، ولی تو لب نگشودی

سخن بعرض رسید و در انتظار جوابم

۶

بگرد روی تو پروانه ام، که شمع مرادی

اگر تو روی بتابی، من از تو روی نتابم

۷

بقدر خاک ره از من کسی حساب نگیرد

بکوی دوست، هلالی، ببین که: در چه حسابم؟

تصاویر و صوت

نظرات