هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۲۳۹

۱

عمر رفته است و کنون آفت جانی دارم

گشته ام پیر، ولی عشق جوانی دارم

۲

چاره ساز دل و جان همه بیمارانی

چاره ای ساز، که من هم دل و جانی دارم

۳

کاش! چون لاله، دل تنگ مرا بشکافی

تا بدانی که چه سان داغ نهانی دارم؟

۴

بر همه خلق یقین شد که: وفا نیست ترا

لیک من از طمع خویش گمانی دارم

۵

بنده ام خواندی و داغم چو سگان بنهادی

زین سبب در همه جا نام و نشانی دارم

۶

ملک عشق تو جهانیست که پایانش نیست

من درین ملکم و غوغای جهانی دارم

۷

جان من، شرح المهای هلالی بشنو

که درین واقعه جانسوز بیانی دارم

تصاویر و صوت

نظرات