
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۲۴۸
۱
مرا چه زهره که گویم: غلام روی تو باشم؟
سگ غلام غلام سگان کوی تو باشم
۲
اگر به سوی تو گاهی کنم ز دور نگاهی
هنوز بر حذر از نازکی خوی تو باشم
۳
چو سر عشق تو گفتن میان خلق نشاید
به گوشهای بنشینم، به گفتگوی تو باشم
۴
زهی خجسته زمانی! که بعد مرگ رقیبان
نشسته، با دل آسوده، روبروی تو باشم
۵
تو آن بتی، که من بتپرست همچو هلالی
به هر کجا که روم، روی دل به سوی تو باشم
تصاویر و صوت

نظرات
آرمین عبدالحسینی