هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۲۶۰

۱

گر جفایی رفت، از جانان جدایی چون کنم؟

من سگ آن آستانم، بی وفایی چون کنم؟

۲

بعد عمری آشنا گشتی بصد خون جگر

باز اگر بیگانه گردی، آشنایی چون کنم؟

۳

رفتی و در محنت جان کندنم انداختی

گر بیایی زنده مانم، ور نیایی چون کنم؟

۴

زاهدا، از نقل و می بیهوده منعم میکنی

من که رندی کرده باشم، پارسایی چون کنم؟

۵

گفته ای: تا کی هلالی زار نالد همچو عود؟

چون گرفتارم بچنگ بی نوایی چون کنم؟

تصاویر و صوت

نظرات