هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۲۶۳

۱

دلم بآرزوی جان نمیرسد، چه کنم؟

بجان رسید و بجانان نمیرسد، چه کنم؟

۲

من ضعیف برآنم که: پیرهن بدرم

چو دست من بگریبان نمیرسد، چه کنم؟

۳

وصال یار محال و من از فراق ملول

چو این نمیرود آن نمیرسد، چه کنم؟

۴

اگر چه شاه بتان شد ز روی حسن، ولی

بداد هیچ مسلمان نمیرسد، چه کنم؟

۵

مگو که: چند حکایت کنی ز قصه هجر؟

چو این فسانه بپایان نمیرسد، چه کنم؟

۶

هزار نامه نوشتم من گدا، لیکن

یکی بحضرت سلطان نمیرسد، چه کنم؟

۷

حدیث شوق هلالی، که حسب حال منست

بگوش آن مه تابان نمیرسد، چه کنم؟

تصاویر و صوت

نظرات