هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۳۰۳

۱

عید قربان شد، بیا عاشق کشی بنیاد کن

دردمندان را بدرد نو مبارک باد کن

۲

گفته ای: در دین ما رسم فراموشی خطاست

چون کنی از ما فراموش، این سخن را یاد کن

۳

با من آغاز تکلم کردی و بیخود شدم

تا از اول بشنوم، بار دگر بنیاد کن

۴

زینهار! ای دل، چو آن سلطان خوبان در رسد

حال ما را عرضه ده، کر نشنود فریاد کن

۵

ای فلک، زان سنگها کز نقش شیرین کنده شد

گر توانی زیب روی تربت فرهاد کن

۶

ترک جان گفتیم و بیدادت هنوز آخر نشد

آخر، ای سلطان خوبان، ترک این بیداد کن

۷

ای پری پیکر، هلالی از غمت دیوانه شد

گر نوازش می کنی، او را بسنگی شاد کن

تصاویر و صوت

دیوان هلالی جغتائی با شاه درویش و صفات العاشقین او به کوشش سعید نفیسی - هلالی جغتائی - تصویر ۱۶۴

نظرات