
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۳۰۸
۱
از فراق آن پری هر دم فزون شد درد من
ساخت ظاهر درد دل را اشک و رنگ زرد من
۲
تا بکی از عشق او جور و جفا خواهم کشید؟
ای رفیقان، سوخت دیگر جان غم پرورد من
۳
گرچه دور از آستان دوست گشتم خاک راه
کاش! روزی باد در کویش رساند گرد من
۴
آتش عشق تو در جان من شیدا فتاد
شد مدد با آتش عشق تو آه سرد من
۵
چون هلالی در غم عشق بتان سنگدل
محنت و اندوه خوبان برد خواب و خورد من
تصاویر و صوت

نظرات