
هلالی جغتایی
شمارهٔ ۳۱۱
۱
پشت و پناه من بود، دیوار دلبر من
از گریه بر سر افتاد، ای خاک بر سر من!
۲
لیلی کجا و حسنت؟ مجنون کجا و عشقم؟
نه آن مقابل تو، نه این برابر من
۳
من مانده دست بر سر از ناله دل خویش
دل مانده پای در گل از دیده تر من
۴
خوابم چگونه آید؟ کز چشم و دل همه شب
باشد در آب و آتش بالین و بستر من
۵
تاب جفا ندارم، ای وای! اگر ازین پس
ترک ستم نگیرد، ترک ستمگر من
۶
ای باد، اگر ببینی خوبان سرو قد را
عرض نیاز من کن با ناز پرور من
۷
جز کنج غم، هلالی، جای دگر ندارم
من پادشاه عشقم، اینست کشور من
نظرات
خسرو
شریف
آرمین عبدالحسینی