هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۳۱۳

۱

در کوی بتان نیست کسی زار تر از من

در پیش عزیزان جهان خوارتر از من

۲

گفتی که: مرا یار وفادار بسی هست

هستند، ولی نیست وفادارتر از من

۳

گر طالب آنی که: بیاری بنشینی

بنشین، که ترا نیست کسی یار تر از من

۴

چون غنچه اگر سینه تنگم بشکافی

دانی که: نبودست دل افگار تر از من

۵

خلق دو جهانست گرفتار تو، لیکن

در هر دو جهان نیست گرفتارتر از من

۶

جز من دگری را سگ آن کوی مخوانید

کین مرتبه را نیست سزاوارتر از من

۷

امروز اگر عشق گناهست، هلالی

فردا نتوان یافت گنه کارتر از من

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
فریبا نصیرآبادی
۱۳۹۸/۰۵/۲۵ - ۰۸:۲۵:۰۳
چه حاشیه ای بر این شعر زیبا رواست؟با گذشت دوران و رسیدن به عصر معاصر همه چیز رنگ ریا و طمع شهرت به خودش گرفت حتی شاعری..