هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۳۳۳

۱

آن‌که رفت امروز و صد دل می‌رود دنبال او

کاش فردا جان برون آید به استقبال او

۲

بس که همچون سایه خواهم خویش را پامال او

هر کجا او می‌رود من می‌روم دنبال او

۳

وه! چه خوش جا کرده است آن خال مشکین بر رخش

کاش بودی مردم چشمم به جای خال او

۴

هر شبی بر آستان بزم آن مه سر نهم

تا چو مست از در برون آید شوم پامال او

۵

فال وصلی می‌زدم، ناگاه آن مه رخ نمود

آه ای من بنده‌ی روی مبارک فال او

۶

آن نهال سایه‌ پرور سویم استقبال کرد

بر سرم پاینده بادا سایه اقبال او

۷

کار دل عشق تو شد، کارش همین باد و مباد

غیر نام این عمل در نامه اعمال او

۸

بر سر کویش هلالی از رقیبان کمترست

وه که احوال سگان هم بهترست از حال او

تصاویر و صوت

نظرات