هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

شمارهٔ ۳۷۱

۱

با تو هر ساعت مرا عرض نیازست این همه

من نمی دانم ترا با من چه نازست این همه؟

۲

خنده ات جانست و لب جان بخش و خطت جانفزا

مایه جمعیت و عمر درازست این همه

۳

خواب از چشم و دلم از دست دوست از کار رفت

از فسون آن دو چشم سحر سازست این همه

۴

گلشن کوی ترا از جانب جنت دریست

لیک بر ما بسته و بر غیر بازست این همه

۵

از سجود آستانت چهره ام پر گرد شد

گرد چون گویم؟ که نور آن نمازست این همه

۶

ذوق ناوکهای دلدوزش مرا در دل نشست

کز نوازشهای یار دلنوازست این همه

۷

شرح غمهای هلالی گوش کردن مشکلست

مستمع را نکته های جان گدازست این همه

تصاویر و صوت

دیوان هلالی جغتائی با شاه درویش و صفات العاشقین او به کوشش سعید نفیسی - هلالی جغتائی - تصویر ۱۹۸

نظرات

user_image
رعنا
۱۳۹۸/۱۲/۱۰ - ۰۵:۲۰:۱۳
خنده ات جانست و لب جان بخش و خطت جانفزامعنی خط در این مصرع رو میشه بگین؟